باب تجارت
- دسته بندی : متون فقه ارشد
- باب تجارت
باب تجارت
VakilVokaLa.irالتجارة
اقسام ما یُکتَسب به :
یَنقسم موضوع التجارة و هو ما یُکتسب به و یُبحث فیها عن عوارِضه اللاحقة له من حیثُ الحکمِ الشرعی إلی محرَّمٍ و مکروهٍ و مباح.
تجارت
اقسام موضوعات تجارت :
موضوع تجارت که عبارت است چیزی که با آن کسب صورت میگیرد و در مبحث تجارت از احکام شرعی عارض بر آن بحث میشود، به حرام و مکروه و مباح تقسیم میگردد.
و وجهٌ الحصر فی الثلاثة أنَّ المکتَسَب به إمّا أن یَتعلَّق به نهیٌ أو لا و الثانی المباح و الأول إما أن یکون النهیُ عنه مانعاً من النقیض أو لا و الأول الحرام و الثانی المکروه.
وجه حصر موضوع تجارت در این سه مورد، آن است که به موضوع کسب؛ یا نهی تعلق گرفته، یا نهی تعلق نگرفته است {حرام}. قسم دوم همان مباح است {مکروه}؛ اما قسم اول، یا نهی از آن مانع ارتکاب نقیض آن میشود، یا مانع نمیشود. قسم اول، حرام و قسم دوم مکروه است.
الف المحرمات
الف محرمات
1. الأعیان النجسة کالخمرِ المتَّخَذ من العِنب و النبیذ المتَّخَذ من التمر و غیرِهما و الفُقَاعِ و إن لم یکن مُسکِرا، لِأنَّهُ خَمۡرٌ اسۡتَصۡغَرَهُ الناسُ، وَ الۡمٰائعِ النَجِسِ غَیرِ الۡقٰابِلِ لِلطَهٰارَ
1 . اعیان نجسه، مانند شراب انگور، شراب خرما و سایر شرابها و آبجو اگر چه مستکننده نباشد؛ اگر چه مردم به آن اهمیت نمیدهند و نیز هر مایع نجسی که قابل تطهیر نیست.
و الۡمَیۡتَةِ وَ الدَّمِ وَ أرۡوٰثِ وَ أبۡوٰالِ غَیرِ الۡمَأۡکُولِ وَ الۡخِنۡزیرِ وَ الۡکَلۡبِ الۡبَرَیٰانِ مُطۡلَقاً، إ لا کَلۡبَ الصَّیۡدِ وَ الۡمٰاشِیَةِ وَ الزَّ رۡعِ وَ الۡحٰائطِ
و نیز مردار و خون و مدفوع و ادرار حیوان حرام گوشت و خوک و سگ صحرایی، چه منفعت حلال داشته باشد و چه نداشته باشد، مگر سگ شکاری و سگ گله و سگ مزرعه و سگ نگهبان (جزء اعیان نجس به شمار میرود)
2. آلاتُ اللَّهو من الدَّفِّ و المِزمار و القَصَب و غیرِها
2. ابزار لهو و لعب، مانند دف و چنگ و نی و غیر آن
3. الصنمُ المتخذ لعبادة الکفار و الصلیبُ الذی یَبتدعِه النصاری
3. بت که برای پرستش کفّار ساخته شده است و صلیب که از ابداعات مسیحیان است
4. الآتُ القِمار کالنَّردِ و الشِطرَنج و البُقَّیری
4. آلات قمار، مثل تخته نرد و شطرنج و بقَّیری
5. بیعُ السِلاح لأعداء الدین، مسلمین کانوا أم کفّارًا؛ و منهم قُطَّاع الطریق فی حال الحرب
5. فروختن اسلحه به دشمنان دین، چه مسلمان باشند و چه کافر. همچنین راهزنان در حال جنگ از این جمله اند
و لو أرادوا الاستعانَة به علی قتال الکفارِ لم یحرُم
اما اگر بخواهند با فروش سلاح به دشمنان دین، آمادگی جنگیدن با کفّار را پیدا نمایند، فروش سلاح به آنان حرام نخواهد بود.
6. إجارةُ المَساکن و الحَمولة و هی الحَیوان الذی یَصلَح للحمْل، کالإبل و السفُنُ داخلةُ فیه تبعاً، للمُحَرَّم کالخمر و رُکوبِ الظَّلَمة و إسکانِهم لأجله و نحوه
6. اجاره دادن خانه و حیوان بارکش که توان حمل بار را دارد، مانند شتر و به تبع آنها کشتی برای کارهای حرام، (حمل) شراب یا سوار شدن ستمگران و جای دادن ایشان برای إعمال ستم و مانند آن
7. بیع العنب و التمرِ و غیرِهما ممّا یُعمَل منه المُسکِر لیَعملَ مسکرًا، سواءٌ شرَطه فی العقد، أم حصل الاتفاق علیه
7. فروختن انگور و خرما و سایر محصولاتی که از آنها شراب تهیه میشود برای آن که شراب درست کنند؛ خواه درست کردن شراب را در قرارداد شرط کنند و یا این که بنای آنان بر چنین کاری باشد
وَ الۡخَشَبِ لِیَصۡنَعَ صَنَماً أوۡ غَیۡرَهُ مِنَ الۡآلاٰتِ الۡمُحَرَّمَةِ وَ یُکۡرَهُ بَیۡعُهُ لِمَنۡ یَعۡمَلُهُ مِنۡ غَیۡرِ انۡ یَبیعَهُ لِذٰلِکَ إنۡ لَمۡ یُعَلَمۡ أنه یَعۡمَلُهُ، وَإِلا فَالۡأ جۡوَدُ التَّحۡریمُ
امّا فروختن چوب به کسی که از آن بت یا دیگر آلات حرام میسازد، بدون آن که چوب را به این منظور فروخته باشد مکروه است، به شرطی که معلوم نباشد وی از آن بت درست میکند، در غیر این صورت، قول بهتر، حرام بودن این معامله است
َ