قانون مدنی

محشای آنلاین قانون مدنی

قانون مدنی مصوب ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ با ضمائم و اصلاحات بعدی

درصد پیشرفت محشای آنلاین قانون مدنی

2.1% مواد ق.م در وکیل وکلا درج شده است.(28 ماده)
2.1% (28)
برای 0% مواد ق.م نکته و تست در وکیل وکلا درج شده است. (0 ماده)
0% (0)
مقدّمه
در انتشار و آثار و اجراء قوانین بطور عموم (1-10)

ماده ۱ : تصویب و امضا و دستور انتشار قانون

مصوبات مجلس شورای اسلامی و نتیجه همه‌ پرسی پس از طی مراحل قانونی به رئیس‌جمهور ابلاغ می شود. رئیس‌جمهور باید ظرف مدت پنج روز آن را امضاء و به مجریان ابلاغ نماید و دستور انتشار آن را صادر کند و روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت پس از ابلاغ منتشر نماید.

تبصره – در صورت استنکاف رئیس جمهور از امضاء یا ابلاغ در مدت مذکور در این ماده به دستور رئیس مجلس شورای اسلامی روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت مصوبه را چاپ و منتشر نماید

ماده 2 : زمان لازم الاجرا شدن قوانین

قوانین پانزده روز پس از انتشار در سراسر کشور لازم‌الاجرا است مگر آنکه در خود قانون ترتیب خاصی برای موقع اجرا مقرر شده باشد.

ماده 3 : محل انتشار قوانین

انتشار قوانین باید در روزنامه رسمی به عمل آید.

ماده 4 : عطف به ماسبق نشدن قانون (فوری بودن اثر قانون)

اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد مگر اینکه در خود قانون مقررات خاصی نسبت به این موضوع اتخاذ‌ شده باشد.

ماده 5 : اصل صلاحیت سرزمینی

کلیه سکنه ایران اعم از اتباع داخله و خارجه مطیع قوانین ایران خواهند بود مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.

ماده 6 : اصل صلاحیت شخصی در خصوص اتباع ایران

قوانین مربوطه به احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و ارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارجه باشند‌ مجری خواهد بود.

ماده 7 : اصل صلاحیت شخصی در خصوص اتباع بیگانه

اتباع خارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسائل مربوطه به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود‌ معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.

ماده 8 : حاکم بودن قانون ایران بر اموال غیرمنقول اتباع بیگانه واقع در ایران

اموال غیرمنقول که اتباع خارجه در ایران بر طبق عهود تملک کرده یا می کنند از هر جهت تابع قوانین ایران خواهد بود.

ماده 9 : اعتبار عهدنامه های منعقده بین دولت ایران و سایر دُوَل

مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است.

ماده 10 : اصل آزادی قراردادها (اعتبار قراردادهای خصوصی بین اشخاص)

قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده‌ اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

جلد اول- در اموال (11-955)
کتاب اول:در بیان اموال و مالکیت به طور کلی(11-139)
باب اول : در بیان انواع اموال

ماده 11 : اقسام اموال

اموال بر دو قسم است : منقول و غیرمنقول.

فصل اول – در اموال غیرمنقول

ماده 12 : تعریف مال غیر منقول

مال غیرمنقول آن است که از محلی بi محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عمل انسان به ‌نحوی که‌ نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.

ماده 13 : مصادیق اموال غیرمنقول

اراضی و ابنیه و آسیا و هر چه که در بنا منصوب و عرفاً جزء بنا محسوب می‌شود غیر‌منقول است و همچنین است لوله‌‌ها که برای جریان‌ آب یا مقاصد دیگر در زمین یا بنا کشیده شده باشد.

ماده 14 : مصادیق اموال غیرمنقول بواسطه ی عمل انسان

آینه و پرده نقاشی و مجسمه و امثال آن‌ها در صورتی‌که در بنا یا زمین به کار رفته باشد به طوری‌که نقل آن موجب نقص یا خرابی خود آن ‌یا محل آن بشود غیرمنقول است.

ماده 15 : وضعیت ثمره و حاصل

ثمره و حاصل مادام که چیده یا درو نشده است غیرمنقول است اگر قسمتی از آن چیده یا درو شده باشد تنها آن قسمت منقول است.

ماده 16 : مصادیق غیرمنقول در اثر عمل انسان

مطلق اشجار و شاخه‌های آن و نهال و قلمه مادام که بریده یا کنده نشده است غیرمنقول است.

ماده 17 : غیرمنقول حکمی

حیوانات و اشیائی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده باشد از قبیل گاو و گاومیش و ماشین و اسباب و ادوات زراعت و تخم‌ و غیره و به طور کلی هر مال منقول که برای استفاده از عمل زراعت لازم و مالک آن را به این امر تخصیص داده باشد از جهت صلاحیت محاکم و‌ توقیف اموال جزء ملک محسوب و در حکم مال غیرمنقول است و همچنین است تلمبه و گاو و یا حیوان دیگری که برای آبیاری زراعت یا خانه و باغ ‌اختصاص داده شده است.

ماده 18 : غیرمنقول تبعی

حق انتفاع از اشیاء غیرمنقوله مثل حق عمری و سکنی و همچنین حق ارتفاق نسبت به ملک غیر از قبیل حق‌العبور و حق‌المجری و‌ دعاوی راجعه به اموال غیرمنقوله از قبیل تقاضای خلع ید و امثال آن تابع اموال غیرمنقول است.

فصل دوم – در اموال منقوله

ماده 19 : تعریف اموال منقول

اشیائی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید منقول است.

ماده 20 : منقول تبعی یا حکمی

کلیه دیون از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال‌الاجاره عین مستأجره از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است ولو اینکه مبیع یا عین‌ مستأجره از اموال غیرمنقوله باشد.

ماده 21 : مصادیق اموال منقول

انواع کشتی‌های کوچک و بزرگ و قایق‌ها و آسیاها و حمام‌هایی‌ که در روی رودخانه و دریاها ساخته می‌شود و می‌توان آن‌ها را حرکت داد و‌ کلیه کارخانه‌هایی‌ که نظر به طرز ساختمان جزء بنای عمارتی نباشد داخل در منقولات است ولی توقیف بعضی از اشیاء مزبوره ممکن است نظر به‌ اهمیت آن‌ها موافق ترتیبات خاصه به‌ عمل آید.

ماده 22 : وضعیت مصالح بنّایی به کار رفته در بنا

مصالح بنایی از قبیل سنگ و آجر و غیره که برای بنایی تهیه شده یا به واسطه خرابی از بنا جدا شده باشد مادامی‌ که در بنا به کار نرفته ‌داخل منقول است.

فصل سوم – در اموالی که مالک خاص ندارد

ماده 23 : اموال بدون مالک

استفاده از اموالی که مالک خاص ندارد مطابق قوانین مربوط به آنها خواهد بود.

ماده 24 : تملک راه ها و کوچه ها

هیچ‌ کس نمی‌تواند طرق و شوارع عامه و کوچه‌هایی را که آخر آنها مسدود نیست تملک نماید.

ماده 25 : منع تملک اموال عمومی

هیچ‌ کس نمی‌تواند اموالی را که مورد استفاده عموم است و مالک خاص ندارد از قبیل پل‌ها و کاروانسراها و آب‌انبارهای عمومی و‌ مدارس قدیمه و میدان‌ گاههای عمومی تملک کند و همچنین است قنوات و چاه‌هایی که مورد استفاده عموم است.

ماده 26 : مفهوم اموال عمومی و مصادیق آن

اموال دولتی که مُعدِّ است برای مصالح یا انتفاعات عمومی مثل استحکامات و قلاع و خندق‌ها و خاکریزهای نظامی و قورخانه و اسلحه و ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم‌های تلگرافی دولتی و موزه‌ها و کتابخانه‌های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن‌ها و بالجمله آن‌چه از اموال منقوله و غیرمنقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی در تحت تصرف دارد، قابل تملک خصوصی نیست و همچنین اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت و ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد.

ماده 27 : تعریف مباحات و اراضی موات

اموالی که ملک اشخاص نمی‌باشد و افراد مردم می‌توانند آن‌ها را مطابق مقررات مندرجه در این قانون و قوانین مخصوصه مربوطه به هر‌یک از اقسام مختلفه آن‌ها تملک کرده و یا از آن‌ها استفاده کنند مباحات نامیده می‌شود مثل اراضی موات یعنی زمین‌هایی‌ که معطل افتاده و آبادی و کشت و‌ زرع در آن‌ها نباشد.

ماده 28 : اموال مجهول المالک

اموال مجهول‌ المالک با اذن حاکم یا مأذون از قبل او به مصارف فقرا می‌ رسد.